تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
با روزانه هایم همراه شو رهگذر ...


سر ظهر پا میشم و میبینم اتاق از نامرتبی ترکیده. دیشب مرتب نکردم چون به خودم حق دادم خسته باشم از امتحان. از یک هفته درس خوندن. هنوز جونم برنگشته، ولی باید اتاق مرتب بشه، جزوه های ریه [ که به معنی واقعی کلمه جون کندم براش تا شد جزوه!] بایگانی بشن برای مرحله اکسترنی. و آماده بشم برای امتحان شنبه ی بعد. جونم برنگشته... ولی فرصت نیست. امتحان بعدی یه جورایی شرط ورود به بیمارستانه. پاسی اش از 12 عه. حجم مطالب اندازه ی 3 کورس. و واحد عملی هم همراهشه. نفسم بند میاد بهش فکر میکنم. انقدر میشینم این روزا و فقط درس و درس، نقش زبری قالیچه ام روی پام در میاد. Function همه چیزم مختل شده. مثل کسی که عن قریب غرق شدنه، دست و پا میزنم غرق نشم توی افسردگی. به مامانم از سختی و سنگینی امتحان در راه میگم. میگه یادته علوم پایه ات رو. وای وای کردنت برای فیزیوپات شدن؟ اومد و رفت... میگه اومد و رفت. و من، همه اون روزهایی که اومد و رفت و نرفتم همراهشون زیبایی های این شهر رو ببینم یادم میاد. چون درس و امتحان بود. همه اون روزهایی که بودند و من پیششون نبودم با این که خونه بودم. متوجهشون نبودم. صورتشون رو ندیدم. از گردش و تفریح منعشون کردم. چون درس بود، چون امتحان داشتم... 

در زمینه آهنگ با مسمای inandım از Sıla لطفا... 

 

bugün iyi bi’ yerindeyim hayatın kırılmış olabilirim, dökülmüş olabilirim mevsimlerde kış öncesi bi’ baharı vurulmuş olabilirim, üzülmüş olabilirim toplarım, inandım sonuna kadar demedim gittiği yere kadar kalk kalk, çocuk kalk yok öyle olduğu kadar.. inandım sonuna kadar demedim gittiği yere kadar kalk kalk, çocuk kalk yok öyle olduğu kadar 

ممکنه شکسته شده باشم، ریخته شده باشم در چرخش فصلها، بهار همیشه بعد از زمستونِه /ممکنه آسیب دیده باشم، ناراحت شده باشم جمع میکنم، آخر سرنوشت رو باور کردم من تا جایی که اون رفت هیچی نگفتم(تقدیر) /پاشو پاشو پسر، بلند شو سرنوشت اونجوری که تو فکر می‌کنی نیست/ آخر سرنوشت رو باور کردم من تاجایی که اون رفت هیچی نگفتم (تقدیر) پاشو پاشو پسر، بلند شو سرنوشت اونجوری که تو فکر می‌کنی نیست

Life Rhythm ۲۸ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۰ ۰ ۳۶۳

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مینویسم، تا که از تورم ذهن تبدارم کم کنم...