تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
با روزانه هایم همراه شو رهگذر ...


زیادی خویشتن داری کرده ایم، امثال من، پدرم... مجبورم خیلی قیچی کنم اتفاقات رو و برسم به یه قدمی لحظات دل شکستنها تا متوجه بشید چجور گستاخیها وچه بیجا خویشتن داری هایی رو منظورم هست. چرا اون نیمه شبی که چشمام داشت میسوخت و همچنان به جزوه نویسی خیرخواهانه برای کلاس ادامه میدادم، اون پسره ی نکبت که پیام داد تو جزوه هات غلط پیدا کردیم و گفتم خب بگو تا بگم به بقیه هم... گفت باشه بعدا، نکشیدمش سینه ی فحش؟ چرا نفهمیدم این میخواد بره رو اعصاب من و میخواد خودنمایی بکنه نه رفع مشکل ؟؟ چرا نگفتمش ک... گشادت رو جمع کن از این به بعد خودت بنویس. مگه بهم پول میدی؟ چرا انقدر خوشدل، ترسو و اجتنابی...؟ 

چرا هر وقت ایمان اومد گربه رقصوند جلوم که بیا برام فلان کار رو بکن، تو که انقدر خفنی، من که انقدر خفنم... چرا هر دفعه با این که میدونستم از دستام داره به عنوان پله های نردبون بالا رفتنش استفاده میکنه، بهش گفتم باشه و بهش خندیدمو با دلی که حس روسپی بودن داشت کار رو انجام دادم؟ 

چرا تو آخرین کارش وقتی دیدم بی اجازه عکسم رو به عنوان منتور پوستر کار کرده بی خبر نرفتم ب.رینم تو کارش؟ چرا هر بار هم که بی محلی کرد گفتم کار داره اشکال نداره... چرا متقابلا من "هم" روزهایی کار نداشتم؟ چرا هر دفعه اراده کرد ، بودم؟ 

یا چرا اون بار که با همکلاسیم خطا کردیم و درسها رو تقسیم کردیم برای تقلب، چرا وقتی بلد نبود سوالای بخش خودش رو جواب بده من طلبکار داد نکشیدم سرش و برعکس اون طلبکارانه از من سوالات بخش خودش رو میپرسید؟وقتمون رو اون هدر داد و من چقدر میتونستم طلبکار باشم و وحشی... نشدم، زشت بود طبیعتم نبود 

اما از حالا به بعد سعی میکنم که زشت نباشه، طبیعتم باشه! 

به ناز ۱۵ آبان ۹۹ ، ۲۳:۲۸ ۲ ۲۸۰

نظرات (۲)

  • لیمو جیم
    يكشنبه ۱۸ آبان ۹۹ , ۲۰:۱۲

    سلام عزیزم :*

    خب خیلی عالیه که بهش اگاهی

    پس حالا که اگاهی جلوش رو هم بگیر

    تا یه زمانی برای نااگاهیت اذیت شدی.نذار دوره ی اگاهی تا عملت طولانی بشه

  • لیمو جیم
    يكشنبه ۱۸ آبان ۹۹ , ۱۰:۵۷

    نیازی نیست بهشون بدی کنی

    صرفا خودت رو خرج نکن.چرا انقدر خودتو حقیر کنی واسشون؟که چی بشه؟به خودت بیا

    ببخشید من چون در جایگاهت بودم و هستم نمیتونم ملایم باشم باهات.به خودت بیا

    کمتر هزینه بده برا کسایی که قدرتو نمیدونن

    • author avatar
      به ناز
      ۱۸ آبان ۹۹، ۱۶:۰۷
      سلام لیمو :)) خوشحالم میبینمت باز
      شاید اگه این قربانی شدنه رو اجازه میدم، دلیلش الگوی رفتاری اشتباه مادرم با من بوده از بچگی... کسی که موضع قدرت رو داره نباید ناراحت بشه... و چه بهتر که هی محبت بخری! مهم هم نیست خودت دلت راضی باشه یا نه...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مینویسم، تا که از تورم ذهن تبدارم کم کنم...