داشتم واسه مامان و بابا همین موضوع پست قبل رو میگفتم، که فلانی رو یادتونه؟ عکسشو نیگا کنین😬
بعد مامان تشخیص میداد فلانی چه عملی کرده و فلان. منم داشتم چسناله میکردم که عی بابا😐 پس منم برم یه خطی با چاقو بندازم رو صورتم عمل و اینا که نمیتونیم😐😶
بابا یه دفعه متوجه موضوع شد. گفت: " روی ناشسته چو ماهش نگرید! چشم بی سرمه سیاهش نگرید... دختر من از همون اولش خوشکل بود ناز بابا😌😍."
نمیدونم الان بابا داره میگه قربون دست و پای بلوری یا واقعا همین جوریه😂
نظرات (۴)
میم بی نقطه! __
يكشنبه ۳ شهریور ۹۸ , ۱۴:۱۴چه بابای به موقعی! :))))
به ناز
۴ شهریور ۹۸، ۰۰:۰۳همدم ماه
پنجشنبه ۳۱ مرداد ۹۸ , ۰۰:۱۶من حرف بابات رو تایید میکنم :))
به ناز
۳۱ مرداد ۹۸، ۱۳:۴۷miss EL
پنجشنبه ۳۱ مرداد ۹۸ , ۰۰:۱۵وبلاگ جدیدم مبارککککککک....بلاخره النازخانوم دست به قلم برد.اگ تونستی بعضی وقتا راهنماییتو بهم هدیه بده ک خیلی تازه کارم
به ناز
۳۱ مرداد ۹۸، ۱۳:۴۶mohammad.j n.safavi
پنجشنبه ۳۱ مرداد ۹۸ , ۰۰:۰۴:)))
به ناز
۳۱ مرداد ۹۸، ۱۳:۴۶