گفتن نداره، ولی اینه گوشه ای از همچنان خواندن ها ، همچنان صبر کردنها ، مته به خشخاش گذاشتن ها ، همچنان خواندنها...
اگه متوجه نشدید ، ماجرا اینه که نیمه ی چپ گردن و شونه تااا انگشتاهای دست چپم درد میکنه... همه به خاطر این که تو این مدت همه اش سرم پایین بوده رو کتابها و جزوه نوشتنها :(
این کیسه آب گرمه که با شال پیچیدمش دور گردنم چون دستم و وقتم رو لازم دارم😑
+تو این وضعیتم مدام آهنگ آتش جاودان همایون شجریان تو ذهنم پلی میشه و خب... فکر کنم بی ربط هم نیست :/
نظرات (۳)
امیر رضا
شنبه ۵ مرداد ۹۸ , ۱۱:۴۲چه سایت فوق العاده قشنگ و زیبایی داری
راستی من تو وبلاگم آموزش برنامه نویسی وبسایت و ... میدم اگه علاقه مند بودی حتما سر بزن
tiara .n
جمعه ۳۱ خرداد ۹۸ , ۲۳:۰۵به ناز
۱ تیر ۹۸، ۱۶:۵۹soolin :)
جمعه ۳۱ خرداد ۹۸ , ۱۸:۲۵به ناز
۱ تیر ۹۸، ۱۷:۰۰