تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
با روزانه هایم همراه شو رهگذر ...


پیشاپیش به خاطر قلم ناادبی و نپخته ی روزانه نویسی پست زیر ،عذر میخوام! 


شب پایان سفر ... بابا بالا سرمون ایستاده و داره خط و نشون میکشه که فردا زود پاشین اذیت نکنین راه طولانیه و ...

تو طول این سفرهای نوروزی که به خاطر رضایت و دلخوشی مامان بابا تن میدم بهشون، همیشه یه سوال تو ذهنم میپیچه... اینکه خب چه کاریه این همه سختی کشیدن و سختی دادن به خودمون؟ ! 10 روز سفر ،این همه خرج ، این همه خستگی و مضیقه ! واقعا هدف ایجاد نقطه عطف برای روزمرگیهاست ؟ خب من که با روزمرگی و زندگی روتینم حال میکنم چرا سفر برام لازمه؟ من که از بی برنامه شدن خاص در سفر و هر چه پیش آید خوش آید سفر بیزارم ...آیا تو سفر رشد خاصی نهفته اس ؟ رشد محسوس هست یا نامحسوس؟ 

 ...

چندی قبل، پیش پای شما داشتم با مریم حرف میزدم. داشتم دور نمایی از 6 ماهه پیش رو رو براش میگفتم . متوجه شدم خیلی ساکته.  گفتم چیه ؟! با صدای هراسناکی گفت دلم برات سوخت فاطمه! میتونی همه اینا رو جمع و جور کنی؟ بعد خودش جواب خودشو داد ... آره تو ،تویی :)

قصدم گفتن برنامه ریزی سالانه ام به مریم نبود .چون مفهوم سال هم برای من معنی نداره. من لیست تهیه نمیکنم آغاز هر سال!  سال، برای من صرفا عدده. عددی که هر 365 روز یکی اضافه میشه بهش . چیزی که مبدا و معیار زندگی منه ،تغییر و رشده . زندگی بدو ورود به دانشگاه من اینجوری بوده که هر هفته با هفته قبلش فرق داشته ام ! برای من مقایسه ی خودم با خود هفته ی پیشم، یه ماه پیشم ،سه ماه پیشم و 365 روز پیشم مهمه. عکسی از خودم دیدم تو گوشی عمه مربوط به عید پارسال. من الان، از لحاظ شمایل هم فرق داره !تعریف از خودم نباشه، دلنشین تر وخوشگل تر شده ام😏

حالا مریم نمیدونه، خارج از اینجا هم کسی نمیدونه ولی شما میدونین . من میترسم از شرمنده شدن خودم ... از این که یک ماه آینده ام در حال خود خوری باشم ... که نرسیده باشم ،که راضی نباشم ...

...

همیشه دوست داشتم نفرت خودم رو از 6 ماهه اول سال ابراز کنم ولی تریبون نداشته ام. حالا اینجا پیش شما دلم میخواد هوار بزنم : از 6 ماهه اول گریزانم ! به دلایلی که خودم میدونم ولی چندتا قابل پخشش مثل گرمای کشنده ی نفس تنگ کننده ،ساعت ت. خ .م. ا .ت .ی .ک تابستانه ، خانه نشینی و تبعات آن و ...

بریم و بیکارگی این سفر رو بذاریم به حساب break قبل مسابقه! 

به ناز ۱۰ فروردين ۹۸ ، ۲۲:۴۲ ۳ ۲۵۰

نظرات (۳)

  • لنی ..
    يكشنبه ۱۱ فروردين ۹۸ , ۱۰:۱۶
    فقط خط و نشون های قبل از سفر:) کلی خاطره دارم با بابام در این زمینه :)

    من و آرشیو این وبلاگ تایید میکنیم حرف مریم خانم رو:)
    • author avatar
      به ناز
      ۱۱ فروردين ۹۸، ۱۰:۲۸
      خدا سایه شون رو بالاسرت حفظ کنه :)
      تو و وبلاگ و مریم ،دلگرمیهای من😊
  • مهدی ­­­­
    يكشنبه ۱۱ فروردين ۹۸ , ۰۳:۱۷
    بوظر من که بهینه ترین راه استفاده از عید خوابیدنه. مسافرت مخصوصا طولانی مدت و دور واقعا سخته
    • author avatar
      به ناز
      ۱۱ فروردين ۹۸، ۱۰:۰۲
      تبارک الله😊 بالاخره یکی پیدا شد هم نظر من باشه :)
  • همدم ماه
    شنبه ۱۰ فروردين ۹۸ , ۲۳:۱۴
    من پایه سفر و سیر و سیاحتم:)) اصلا سعدی جان گفته بسیار سفر باید تا پخته شود خامی :) 
    • author avatar
      به ناز
      ۱۱ فروردين ۹۸، ۱۰:۰۲
      سعدی حرف مفت زیاد میزنه ولش کن :/
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مینویسم، تا که از تورم ذهن تبدارم کم کنم...