تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
با روزانه هایم همراه شو رهگذر ...


از دور نگاهشون میکردم ... دو نفری روی اسکله چوبی قدم میزدند . خانوم دست آقا رو از پشت گرفت ، آقا سرعت گام هاش رو کم تر کرد تا از قدم زدن پا به پای خانوم و چشم انداز آبی صورتی غروب خزر، آرامش بیشتری جذب کنه...

نگاه شون میکردم. تو دل خودم دنبال عشقی چیزی میگشتم .حسادت میکردم آخه.  صدای Error ویندوز 7 که روی چیز خالی کلیک میکنی تو ذهنم پخش میشد... دییینگ ! Love folder is EMPTY ! 

نگاه شون میکردم ... از خودم با لحن استفهام انکاری پرسیدم اینا از اول انقدر پاره تن هم بوده ان ؟ نه!  بادی امر آشنایی و پیوند صرفا مشترکات محدودی داشته ان، با هم بزرگ شدند ،تجربه کسب کردند، هزار بار شکستند و بهتر ساخته اند ...تا الان تار و پود این زندگی شده اند ... تار و پود پارچه ای واحد !

شبیه سیب زمینی سرخ شده و سس کچاپ! اولش سیب زمینی خامه و گوجه خام. مزه ندارن خام که! بهشون یه چیزایی اضافه میشه ، تو گرما و فرآیندهای پختن قرار میگیرن، بعد چنان مکمل هم میشن به چه خوشمزگی! 

چنین مکمل شدنم آرزوست! بعد بیست سال! 

به ناز ۱۷ اسفند ۹۷ ، ۰۱:۱۷ ۲ ۵۴۹

نظرات (۲)

  • لنی ..
    جمعه ۱۷ اسفند ۹۷ , ۱۹:۱۷
    فقط میشه لبخند زد و به عشقشون رشک برد :)
    • author avatar
      به ناز
      ۱۸ اسفند ۹۷، ۰۰:۱۳
      😊😊
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

مینویسم، تا که از تورم ذهن تبدارم کم کنم...