همیشه به این معتقدم که ، دل خوری های کوچیک کوچیک ، بی مهری های بزرگ میاره.
مثال بارزش ... دوستی من و 3 نفر از همکلاسی هام که قبلا در موردشون نوشتم... هی به خاطر این که از دست ندیم همو ،هی خطاها ،دلخوریا و سو تفاهم ها رو پوشوندیم ، حرف نزدیم و فقط در مورد ایراد هم دیگه پشت سر هم حرف زدیم .
نتیجه چی شد ؟ سر یه مسئله نه چندان گنده ای، چنان از هم دور شدیم که دیگه چشم تو چشم میشیم، سلام نمیکنیم !
عوضش
یه رفیق دارم مریم ، که در مورد اون هم نوشتم قبلا ...
اخلاق خاصی که از همون روزای اول داشت، این بود که اگه از چیزی دلخور میشد، سو تفاهمی چیزی پیش میومد، رک و راست و بدون لحن عجیب غریبی حتی گاهی با خنده مشکلش رو میگفت . یا حلش میکردیم یا باهاش کنار میومدیم که خب قرار نیست انتخابها و رفتار هامون عینا مثل هم باشن، چرا که خب از دو خانواده ی جدا و شیوه تربیت جدا هستیم .
تو این 5 سالی که صمیمی شدیم، یاد ندارم که دعوای آنچنانی و دلخوری خاصی پیش اومده باشه. هزار جور ویژگی متفاوت بعضا مخالف هم داریم اما
الآن
وقتی خیلی خوشحالیم
وقتی خیلی ناراحتیم
وقتی یه خبر خوب داریم
وقتی یه خبر بد داریم
وقتی میخوام غرغر کنم ( زان جهت که من پادشه غرغرو هام 😌)
اولین و امن ترین و دنج ترین گزینه همیم. گاهی حس رو میکنم که جزئی از خودمه...
الآن دارم متوجه میشم که همیشه نزدیکی زیاد ،به معنی نزدیکی قلبها نیست و بالعکس. هزاران کیلومتر ازم دوره ولی حسش میکنم :)
نظرات (۴)
از گوشه ای دنج
سه شنبه ۲۹ خرداد ۹۷ , ۲۱:۳۴به ناز
۲۹ خرداد ۹۷، ۲۲:۳۱آسـوکـآ آآ
سه شنبه ۲۹ خرداد ۹۷ , ۰۲:۰۱به ناز
۲۹ خرداد ۹۷، ۲۰:۱۷همدم ماه
دوشنبه ۲۸ خرداد ۹۷ , ۱۱:۳۲به ناز
۲۸ خرداد ۹۷، ۱۲:۴۹رومی زنگی
يكشنبه ۲۷ خرداد ۹۷ , ۲۲:۳۰به ناز
۲۸ خرداد ۹۷، ۱۲:۴۹