تایتل قالب طراحی سایت سئو قالب بیان
با روزانه هایم همراه شو رهگذر ...


۴ مطلب در تیر ۱۳۹۷ ثبت شده است


امروز بعد از هضم کردن حس عجیب گذروندن یک سال پزشکی،

 وقتی سوار سرویس شدم به سمت خونه، به خودم اومدم که اوه! چه قدر کار دارم واسه پختن این خود ناپختم! 

هر چند که طی این یک سال، هر روز و هر روز تغییر کردم اما هنوز خیلی فاصله هست تا اون تاپ قله. 

حس میکنم مثل یه تخته سنگم که کلی کار تراش باید روم انجام بشه (البته توسط خودم) 

چه قدر کتاب نخونده ، چه قدر فیلم ندیده

دانسته های زبان انگلیسی ام که دارن به خاطر کم کاری هام از ذهنم میرن، چیزی که ابزار کار منه

معضل کاهش وزن... کلا یاد ندارم که در دوره ای از زندگیم لاغر بوده باشم :/ و چه قدر هر روز نقش داشتن تناسب اندام واسم ارزشمندتر میشه .

رسیدن به آرامش درونی که امیدوارم یوگا بهم هدیه بده. 

اندوخته علمی مضاف بر درسهای دانشگاه که لازمه ی منه دانشجوعه

و

.

.

.

یهو دلهره تو دلم تپید که ای وای و صد وای! چه قدر دورم از ایده آلم! چه قدر زحمت تو راه در پیش دارم! 

بعد یهو یاد حرف نادر ابراهیمی توی عاشقانه آرام اش افتادم... 


  • هیچ وقت همه چیز درست نمی شود؛ چون توقعات ما بیشتر می شود و تغییر می کند. هیچ قله ای آخرین قله نیست. رسیدن، غم انگیز است.
    " راه بهتر از منزلگاه است." برویم بی آنکه به رسیدن بیندیشیم.
    شاید واقعا باید از مسیر لذت ببریم، نه اون قله نهایی !


به ناز ۹۷-۴-۲۰ ۲۵۵

به ناز ۹۷-۴-۲۰ ۲۵۵


[ضمن عرض معذرت به خاطر نگارش کلمات سخیف این پست! متن رو یکی از دوستان جان امروز واسم فرستاد و جدا حیفم اومد که اینجا ثبت نشه😅]

""‏آدمی باید تخم محور باشه ، آدم تخم محور در تمام مراحل زندگی موفقِ و کمتر درد میکشه""


+عکس هم که بسیار درخوره این مطلب گران جانه😂


به ناز ۹۷-۴-۱۶ ۸ ۳۳۳

به ناز ۹۷-۴-۱۶ ۸ ۳۳۳



تو آینه ی اتاق مامان اینا به خودم نگاه میکنم. آینه ای که از هر آینه ی دیگه خوشگل تر نشونم میده😌

همچنان سعی در خاموش کردن آتیش غرغرهام دارم. 

دارم به خودم میگم

شاید که انسان آفریده نشده که همه چیز رو توی آسایش تام به دست بیاره! 

گرما رو

شرجی رو

خواب آلودگی رو

درد دیس منوره رو

اثاث کشی رو

امتحانات لعنتی رو

خراشهای روی قلبت رو

دلتنگی هایی که محکوم به مسکوت بودن توی دلت هستن رو 

چاق شدن هر روزه در اثر لایف استایل غلط رو... 

تحمل کن! 

اینم یه دوره از زندگیته

طعم گس سختیها یادت میره[همون طور که قبلیا رو یادت رفتن و صرفا خاطره مونده ازشون] 

ولی احتمالا دست پر از این مرحله به مرحله ی بعدی میری✌


به ناز ۹۷-۴-۱۲ ۲۷۳

به ناز ۹۷-۴-۱۲ ۲۷۳


وقتی میرم سراغ کتابام ازشون صدا بلند میشه که:دیر اومدی خیلی دیره...

فقط امیدوارم آخر این دهن سرویسی ها و بی خوابیا و چشم سوختن ها و حروم کردن تفریح به خودم، به پاس شدن منجر بشه. رنک شدن به جهنم :/

+اجالتا مدل شلخته ی میز من رو پذیرا باشین😌


به ناز ۹۷-۴-۰۱ ۶ ۳۳۳

به ناز ۹۷-۴-۰۱ ۶ ۳۳۳


مینویسم، تا که از تورم ذهن تبدارم کم کنم...